نتایج جستجوی عبارت «غلامرضا امینی روستای معدنویه داراب روستای آبنارک رودخور مدرسه ارشاد فسا 6/12/1365 پادگان آموزشی امام سجاد(ع) اقلید لشکر 19 فجر شلمچه کربلای 8 18/1/1366 روستای چاه‌علی» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید جهانبخش میرشکاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد جهانبخش ميرشکاري »
چهاردهمین روز از مهر سال 1348، زردی برگ درختان و ریزش آنها حکایت از رسیدن فصل خزان را می‌کرد. صبحگاه همان روز در روستای طشک، از توابع آباده طشک، میان خانواده‌ای متدین و مذهبی، طفلی چشم به جهان گشود که همراه خود بهار پر طراوت زندگی را در خزان نمایان ساخت. نام جهانبخش را برای او برگزیدند و در دامان پر مهر خود به تربیت وی همت گماشتند. گامهای مصمم خود را برای فراگرفتن دانش به سوی دبستان...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حاجی آقا خرمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
در چهاردهمین روز از آبان سال ۱۳۰۳ در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و مذهبی رایحه وجود کودکی زیبا محیط پائیز زده خانه را بهاری و با عطر وجود خود، عطرآگین کرد. نام او را حاجی‌آقا نهادند. آن دوران مصادف بود با نخست‌وزیری رضاخان و استعمار انگلستان بر ایران. حاجی‌آقا به‌آرامی بزرگ شد و با گوشت و پوست خود ظلم و بیداد پهلوی را لمس کرد. در ۱۳۴۲/۳/۱۵ با انقلاب اسلامی همدل شد و در سال‌های ۱۳۵۶ و...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید ذبیح الله بیگی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد ذبيح الله بيگي »
بسم الله الرحمن الرحیم و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل‌الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. کسانی که در راه خدا کشته می‌شوند، مرده مپندارید؛ بلکه آنان زنده‌اند و در نزد خدایشان روزی می‌خورند. اکنون که این وصیتنامه را می‌نویسم، مهیا هستم تا به میهمانی خدا بروم و در جنگ و عملیات شرکت کنم. امید دارم که خداوند انشاءالله مرا با شهدای کربلا محشور گرداند. گرچه من برای رضای خدا و خشنودی آقا امام زمان(عج) به عملیات می‌روم. می‌روم تا انشاء...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید درویشعلی اکبری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
تولد و فوت کودکان دلبند یکی پس از دیگری در یک خانواده مذهبی و کشاورز روستای کوشکک نی‌ریز قلب مهربان پدر و مادری را غمگین کرده بود. در اولین روز از بهار ۱۳۴۷ خداوند هدیه‌ای را به آنها عطا کرد که فضای خاموش خانه آنها را منور به نور خود ساخت. او را درویشعلی نامیدند و برای سلامتی او به درگاه خدای یکتا دعا کردند و به ائمه هدی (ع) متوسل شدند. درویشعلی، کم‌کم بزرگ شد و برای تحصیل...
شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید رسول حفار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيدرسول حفار »
بسم الله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احباء عندربهم یرزقون. مپندارید آنان که در راه خدا کشته می‌شوند، مرده‌اند؛ بلکه آنان زنده‌اند و نزد پروردگار خود روزی می‌خورند. با درود و سلام به محمد و آل محمد (ص) که خط سرخ شهادت را ترسیم نمودند. با سلام و درود به آقا امام زمان (عج) و نائب برحقش، امام خمینی. با سلام و درود بر شهیدان و تمام رزمندگان؛ وصیت‌نامه خود را شروع می‌کنم. البته مادر، خواهر...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید کرامت میرشکاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد کرامت ميرشکاري »
بسم الله الرحمن الرحیم الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور. بنام الله، پاسدار حرمت خون شهیدان. بنام الله و مولایمان و بنام الله آنکه جان را تقدیم به او کردن، کمال عظمت انسان است. با سلام به انبیا، اولیا و بندگان خاص خدا. با درود بر امامان معصوم بالاخص مهدی موعود(عج) و نایب بر حقش، امام خمینی(ره) و دیگر خدمتگذاران اسلام. امروز، روزی است که امتحان بزرگ الهی برای بندگانش پیش آمده. چه امتحان سختی و چه...
زندگینامه جانباز حسین ثاقبی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
حسین ثاقبی فرزند محمد، در تاریخ 9 تیرماه سال 1349 در شهرستان نی‌ریز به دنیا آمد. وی در دامان خانواده‌ای با ایمان دوران کودکی را طی نمود‌. ‌برای آموختن علم و دانش وارد دبستان فاطمه طباطبائی نی‌ریز شده و پس از طی کردن دوران دبستان وارد مدرسه راهنمائی بزرگی شهرستان نی‌ریز گردید‌. برای شرکت در جنگ تحمیلی، با وجود اینکه محصل بود، درس و مدرسه را رها نمود و برای دفاع از اسلام و وطن اسلامی و همچنین اطاعت از...
زندگینامه خودنوشت جانباز احمد علی زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
اینجانب احمد علی زارعی فرزند علیرضا، در تاریخ 1/6/1339 در روستای دهمورد از توابع بخش آباده طشک شهرستان نی‌ریز متولد شدم. دوران کودکی را در روستای قدیمی سپری نموده و در سن 8 سالگی یعنی سال 1347 به مدرسه رفتم. مدت 5 سال در روستای دهمورد که فقط یک دبستان به نام سحاب داشت و تا کلاس پنجم درس را توأم با کار روستایی که کشاورزی و دامداری و کارگری بود به پایان رساندم. در آن ایام کمتر...
شهدا سال ۶۶ -وصیتنامه شهید حسین یاراحمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد حسين ياراحمدي »
بسم‌الله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل‌الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. گمان مبرید آن‌هایی که درراه خدا کشته می‌شوند، مرده‌اند؛ بلکه زنده‌اند و نزد خدای خود روزی می‌خورند. حمد و سپاس مخصوص خداوند تبارک‌وتعالی است که ما را از لخته خونی آفرید و ما را از نیستی، هستی داد. سپاس و درود به تمام پیامبران گرامی، از حضرت آدم (ع) تا خاتم انبیا (ص) و ائمه اطهار (ع)، مخصوصاً سرور شهیدان حسین‌ابن‌علی (ع) سرور آزادگان دنیا و جهانیان...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید محمدرضا مستوری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد محمدرضا مستوري »
محمدرضا لاله‌ای بود که در سرزمین اسلامی‌مان شکفت و خون پاک و مطهرش، پهن‌دشت وسیع و گلگون جبهه‌های نور، در شرق دجله را عطرآگین ساخت. هم او که در شب بیستم شهریورماه ۱۳۴۶ در شهرستان استهبان پا به عرصه وجود نهاد. کودکی را در دامن خانواده‌ای مهربان و در محیطی که عشق و علاقه به قرآن در آن بروز و ظهور یافته بود، پرورش یافت. قبل از آنکه راهی دبستان شود، به همراه خانواده خود، بار مهاجرت را...